علی ناصری،شاعران جوان ایرانی،علی ناصری شاعر،اشعارعاشقانه جدید - صفحه 26

10 درس مهم زندگی که دیر یادشان می گیریم؟


10 درس مهم زندگی که دیر یادشان می گیریم؟



درس مهم زندگی

اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق می‌ورزند بااینکه ضربه خورده‌اند.

قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان می‌آیید و می‌پرسید، « چطور اینقدر زود دیر شد؟ » پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه می‌خواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید.

برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر می‌رسد.

اینها ۱۰ چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید :

این لحظه، زندگی شماست!

زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا می‌آیید و می‌میرید نیست. زندگی شما بین الان و نفس بعدی است. زمان حال - همین حالا و همین جا - تنها چیزی است که زندگی به شما داده است. پس از هر لحظه استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید، بهترینی که می‌توانید را انجام دهید؛ چون این تنها چیزی است که می‌توانید از کسی انتظار داشته باشید، ازجمله خودتان.

زندگی طولانی نیست!

این زندگی شماست و باید برای آن بجنگید. برای آنچه درست است بجنگید. برای اعتقاداتتان بجنگید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای کسانی که دوستشان دارید بجنگید و هیچوقت فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم هستند. بفهمید که انسان خوش‌شانسی هستید چون هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع کنید. فردا دیر است.

فداکاری‌هایی که امروز می‌کنید، در آینده برایتان سودآور خواهد بود!

وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف می‌رسد--چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان و تعهد دارد--باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا حاضرم چند سال از زندگی‌ام را خلاف بقیه آدمها زندگی کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که بقیه نمی توانند؟»

هنگامیکه وقت تلف می‌کنید، بنده دیروز می‌شوید!

اما وقتی فعال هستید، مثل این می‌ماند که دیروز دوست مهربانی برای شماست که کمکتان می‌کند باری از روی دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود.

شکست‌ فقط درسی برای عبرت گرفتن است!

اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق می‌ورزند بااینکه ضربه خورده‌اند. پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمی‌توانید فراموششان کنید. آنها را مثل درس‌هایی ببینید که می‌توانید از آنها عبرت بگیرید و برای آینده‌تان از آنها استفاده کنید.

خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!

خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که بدون نیاز به تایید کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید. قبل از اینکه بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید. باید احساس ارزش کنید و در چشم خودتان، خودتان را قبول داشته باشید تا بتوانید با اعتماد‌به‌نفس به چشمان اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.

عمل افراد، حقیقت را می‌گوید!

در زندگی با کسانی روبه‌رو خواهید شد که در زمان‌های درست، حرف‌های درست خواهند زد اما در آخر از اعمال و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را درمورد آنها به شما خواهد گفت.

مهربانی‌های کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!

به کسانی که به نظر می‌رسد روز سختی داشته‌اند سلام کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایه‌ای است که هیچوقت تمام نمی‌شود. و هر جا که انسانی باشد، فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید، حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد از آن دارید، به این دلیل که می‌دانید افراد زیادی هستند که می‌دانند چیزی ندارند.

پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!

می‌افتید، بلند می‌شوید، اشتباه می‌کنید، زندگی می‌کنید، یاد می‌گیرید. شما انسانید، کامل نیستید. ضربه خورده‌اید اما هنوز زنده‌اید. به این فکر کنید که زنده بودن، نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر زندگی دچار ناراحتی‌ می‌شوید اما هنوز زیبایی‌های زیادی باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی انتظارمان را می‌کشد.

گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام می‌بخشد!

سالها پیش وقتی درمورد غلبه بر دردها از مادربزرگم سوال کردم، اینطور برایم توضیح داد: به این دایره‌ها نگاه کن. دایره‌های سیاه نشاندهنده تجارب نسبی زندگی ماست. دایره‌های من بزرگتر است چون پیرتر هستم و تجربه‌های بیشتری دارم. دایره‌های کوچک قرمز نشاندهنده اتفاقات بد و منفی زندگی هستند. فرض می‌کنیم که هر دو ما یک اتفاق بد یکسان را تجربه کرده باشیم. می‌بینی که سایز دایره قرمز برای هر دو ما یکسان است اما ببین چه درصد از فضا را در دایره سیاه اشغال می‌کند. اتفاق بد تو به این دلیل بزرگتر به نظر می‌رسد که قسمت بزرگتری از تجربیات کلی زندگی توست. چیزی که باید یاد بگیری این است که یک اتفاق بد و بسیار ناراحت‌کننده که الان در زندگیت وجود دارد، یک روز بخشی از گذشته بزرگتر تو خواهد شد و دیگر اینقدر مهم به نظر نخواهد رسید.

منبع : mardoman.net



مطالب بیشتر برای زندگی بهتر


بازدید : 1048امتیاز :3

پارت دوم تیک تاک ساعت های قلبم


و همین حرفش بمن فهماند که دیگر فرصتی نمانده و دست و پای الکی زدن برای زندگی کردن فقط یک تلاش بیهوده هست و خواهد بود .

دکتر امیدی با لبخندی مصنوعی به پدر و مادرم دروغ های همیشگی را گفت وهرلحظه پدر و مادرم را شاد تر کرد ولی من دیگر میدانستم که با گفتن حرف هایی مثل "خوب میشه نگران نباشید ""این حمله رو ما انتظارش رو داشتیم ""بهترین کار دور موندن از استرسه وگرنه ارام هیچ مشکلی نداره "قلب نا ارام من ارام نمیگیرد.

بعد از خارج شدن دکتر امیدی پدرم با سرخوشی به مادرم گفت "دیدی گفتم ارام من بیدی نیست که با این باد ها بلرزه ؟"

و جوابی دریافت نکرد جز خدرو شکر مادرم که این روزها بدجور مظلومانه بر زبانش جاری میشد .

*.*.*

3 روز بود که از بیمارستان مرخص شده بودم .مانده ام خدا کی میخواهد من را این دنیایش مرخص کند .

امروز روز خاصی است . باید برای مراسم ازدواج دختر خاله ام که همدم تمام روزهای سخت زندگی ام بود حاضر میشدم

قرار بود که در این مراسم شرکت نکنیم ولی با اصرار من قبول کردند که برویم . میدانستم که خیلی دوست دارند در مراسم عروسی دختر خاله ام باشند و فقط به خاطر من است که حتی اسم عروسی هم نمی اوردند اما چه فایده دارد این مراقب بودن ها وقتی امیدی به زندگی من نیست؟

قرص هایم را برداشتم و داخل کیف مجلسی مشکی ام که با لباسم ست بود گذاشتم . لباسم را خیلی دوست داشتم . خیلی وقت بود که هیچ مهمانی ای نرفته بودیم و لباسم در کمد خانه خاک میخورد ولی با این حال هنوز هم مد بود . استین های تور داشت و از پشت تا کمر باز بود و از قسمت کمر کاملا بمن چسبیده بود ولی از قسمت زانو یکم پف داشت و خیلی زیبایش کرده بود .لباسم را پوشیدم ولی ارایش نکردم چون نیازی نبود حالت چهره ام بینقص نبود اما دوست داشتنی بود وهیچ لکه ای رویش نبود و رنگ لب هایم هم چه با ارایش و چی بی ارایش جلوه ای داشت برای خودش پس تنها به زدن رژگونه اکتفا کردم و بعد موهایم را فر کردم و با گیره بالای سرم تک به تک جمع کردم. زیبا شده بودم میخواستم حدعقل امشب را خوش بگذرانم .مادرم و پدرم دست به دست به بیرون از اتاقشان امدند . با اینکه سال ها بود از ازدواجشان گذشته بود ولی هنوز هم عاشق بودند و شاد البته اگر من لعنتی میگذاشتم تا نفس بکشند.

*.*.*

- وای محمد همه هستن . ببین ساناز رو چقدر بزرگ شده!انقدر بزرگ شده تا بره سر خونه و زندگیش !چقدر خوشحالم که اومدیم عروسیش

-اره خیلی بزرگ شده بیا بریم پیش حاج اقا مهدوی . اومدیم عروسی دخترش اونوقت سلام و احوال پرسی نکردیم . دخترم ارام تو با میای عزیزم؟

نمی توانستم در ان شلوغی تنها بمانم مخصوصا که مراسم عروسی مختلط بود پس با لبخندی موافقت کردم و همراهیشان کردم.

- به به فاطمه خانوم و محمد اقا چطورید ؟به باران خانوم چطوری دخترم ؟

مادرم- حاج اقا مهدوی ممنونم عروسی گل دخترتو بهت تبریک میگم

- ممنونم فاطمه خانوم امیدوارم عروسی گل دختر شمارو هم خودم تو همین خونه بگیرم

پدرم با لحن شوخی گفت- وای وای حاج اقاچه خود شیرینی ای میکنی واسه ی خواهر زنت

حرف های خسته کننده ی انها که خالی از تعارفات معمول نبود من را اشفته و اشفته تر میکرد .

حاج مهدوی- محمد این چه حرفیه اخه؟حالا بگذریم بعدا برات دارم باجناق جان فعلا برم که حاج خانوم گفته اگر تا دو دقیقه دیگه نرم پهلوش خفم میکنه

مادرم - اوا حواسم نبود خواهر خودمو یادم رفته مریم کجاست؟

حاج مهدوی- رفته پیش بچش کجا میخوای باشه ؟

من- عروس که هنور نیومده حاج اقا ؟

- عروسو نمیگم که کارن رو میگم پسرم از فرانسه بالاخره برگشته مادرشم نمیدونه بخاطر عروسی دخترش خوشحال باشه یا بخاطر اومدن پسرش

مادر- وای خدا کی اومده ؟بی معرفتا چرا به ما هیچی نگفتید ؟

مریم (خاله ام )- سلام خواهر حرفاتونو شنیدم !سوالتو خودم جواب میدم عزیزم . والا خودت میدونی که کارن شرکت داشت تو فرانسه ولی به اصرار من که هی گفتم برگرد برگرد شرکتشو فروخت . همین امروز رسیدم به ما هم نگفته بود وگرنه به تو میگفتم

دیگه واقعا حوصله ام سر رفته بود بدون گفتن به پدر و مادرم به سمت جایگاه عروس و دوماد نزدیک شدم . چقدر باغ قشنگی بود . از بچگی تو همین باغ با دختر خاله و پسر خاله بازی میکردم .یک باغ سرسبزی بود که بخاطر عروسی یک جایگاه زیبا برای عروس و داماد تزیین کرده بودند که با گل های سفید و صورتی تماما تزیین شده بود و راهی که عروس و داماد قرار بود بیایند با گل های زیبا تزیین کرده بودند. نمیدانم چقدر گذشته بود ولی با دردشدیدی که در قلبم ایجاد شده بود به خودم امدم . خودم را کشان کشان به سمت میز بردم !جالب بود که کسی به من کمک نمیکرد و فقط با تعجب به من نگاه میکردند .به میز که رسیدم نه خبری از پدرو مادرم بود ونه خبری حاج مهدوی و خاله مریم !

بادست های که لرزشش اعصابم را بهم ریخته بود قرص رافرودادم ان هم به سختی چون ابی در انجا نبود !

لرزش دستانم بهتر نشد !قلبم هنوز هم نارام بود و من محکم قلبم را فشار میدادم لحظاتی بعد زیر پاهایم خالی شد و با دوزانو به رویم زمین افتادم !صدای ظبط انقدر زیاد بود که کسی زمزمه ی کمک مرا نشنود و البته هیچکس هم در ان نزدیکی ها نبود تا مرا ببیند ولی من خوب انهارا میدیدم .

پدر و مادرم روبه روی من بودند اما من را نمیدیدند !حق داشتند خیلی حق داشتند چون نور را به قسمت پیست رقص انداخته بودندو و من پشت میزها افتاده بودم و همه ی مردمی که با تعجب در لحظاتی قبل به من نگاه میکردند اکنون در پیست رقص بودندو تک به تک در حال خوش گذرانی بودند ! در همین لحظات عروس و داماد وارد شدند وبلافاصله همه ی چراغ ها روشن شد و همه چیز به حالت اولیه بازگشت .

پدر و مادرم و البته همه ی افراد در حال احوال پرسی و قربان صدقه رفتن به عروس داماد بودند و من دیگر طاقتی نداشتم ودر حالی که یکی از دستانم را روی صندلی گذاشته بودم و بر دوزانوی خود افتاده بودم نفس نفس میزدم و خودم را لعنت میکردم که به همچین جایی امدم. دقایقی بعد دوباره اهنگ گذاشته شد و من خدا خدا میکردم که نور ها خاموش نشود تا من بتوانم حدعقل پدر و مادرم را ببینم و بمیرم . ساناز چقدر زیبا شده بود !دختر بچه ی نق نقوی سالهای گذشته اکنون به فرشته ای زیبا تبدیل شده بود . دامادش هم عین خودش بود . چهره ای ملایم داشت اما به ظاهر مهربان میرسید . خاله چقدر شاد بود.

درد انقدر به من فشار اورد که کاملا به روی زمین افتادم .

- خانوم ....خانوم لطفا پاشید اتفاقی افتاده ؟

- قل...بم

- چی قلبت منظورت چیه ؟

- مش...کل ق..لبی دا..!

-خوب نگران نباش ببین چند دقیقه است که دچار حمله قلبی شدی ؟

- نمی..دونم

- باشه دیگه حرف نزن ببین من پزشکم پس نگران نباش تورو میبرم به اولین بیمارستان نگران نباش خب؟

سرم را تکان دادم میخواستم بگویم به پدرم و مادرم بگوید اما در همان لحظات بود که پلک هایم به روی هم افتاد و دیگر هیچ چیز را نفهمیدم

*.*.*

- خانوم ...خانوم

چشمانم را به سختی باز کردم .و چهره ی پسری که در عروسی ساناز دیده بودم برایم ظاهر شد.

- خدارو شکر فکر میکردم عمل موفقیت امیز نبوده!ببینید خانوم ما یک عمل رو به روی قلبتون انجام دادیم چون رگ هاش خیلی بد گرفته بو د و احتمال مرگ بود .ولی الان نمیخوام شما رو نگران کنم . همه جیز خوبه فقط یک مشکل هست شما از 2 روز هست که اینجایید و خب پدر و مادرتون بیخبرن و بهترین کار خبر دادن به اونهاست من نیاز دارم به یک سری اطلاعات از شخص شما باشه؟

با صدای خیلی خشک گفتم - باشه فقط شماره ی پدرم رو میدم به اون خبر بدید ایشون بقیه ی اطلاعات رو به شما میده من الان خسته ام و خودتون باید بدونید که بعد از عمل قلب استراحت لازمه

صداش برخلاف قبل خشک و جدی شد و گفت"بله میدونم خانوم بفرمایید شمارتون رو بدید تا من بهشون اطلاع بدم"

- 0912......

-خوبه من بهشون اطلاع میدم شماراحت باشید

لطفا به وب من سر بزنید ونظرتون رو درمورد رمانم بگید

منتظرتون هستم امیدوارم از وبم خوشتون بیاد دوستان از طرف مدیرو

نویسنده وب

منبع:http://hananehsamady16.avablog.ir/



بازدید : 1260امتیاز :3

بهترین روش کاهش رتبه الکساسایت


آموزش کاهش شدید رتبه الکسا سایت
آموزش ثبت نام و نحوه كار با سیستم
برای ورود به سایت الكسا بوست آپ كلیك كنید

بهبود رتبه در سایت الکسا یکی از مواردی است که وب‌مسترها همواره در موردش سوالات فراوان طرح می‌کنند. تعداد قابل توجهی از وب مسترها معتقد هستند که الکسا معیار قابل قبولی برای قیاس جایگاه وب‌سایت‌ها نیست. به همین دلیل نیازی هم نیست هدف‌گذاری برای بهبود رتبه الکسا سایت خود داشته باشند. در مقابل جمع دیگری از وب مسترها رتبه الکسا را نوعی اعتبار برای وب‌سایت شمرده و آن را ارزشمند قلمداد می‌کنند. این دسته همواره دنبال ابزارهای مختلف هستند تا صادقانه یا فریبکارانه هر طور شده به هدف کاهش رتبه الکسا سایت خود دست پیدا کنند. [اغلب سایت‌ها به اشتباه می نویسند «افزایش رتبه الکسا»، درحالی‌که بر خلاف پیج رنک گوگل که هرچه بیشتر باشد بهتر است، رتبه الکسای یک سایت هرچه کمتر باشد بهتر است. مثلا خود سایت گوگل با رتبه الکسای 1 برترین مقام الکسا را آن خود کرده است و همچنین پیج رنک 10 که بالاترین است]
بهبود رتبه الکسا با Alexa Boost Up

کاهش رتبه الکسا خوب است یا بد؟
در حالت عادی، الکسا تنها با فهرست کردن آمار بازدیدکنندگان شما، مدت زمان آنلاین بودن هر بازدیدکننده، و تعداد صفحات بازدید شده توسط آنها، به متوسط گیری اقدام می‌کند و در نهایت با مقایسه میانیگن این ۳ فاکتور سایت شما را در بین دیگر سایت‌ها در رتبه‌ای جهانی و منطقه‌ای قرار می‌دهد.

روشن است بالاتر بودن جایگاه یک سایت، معنایش محبوب‌تر بودن آن سایت و این مطلوب هر وب‌مستری است. بنابراین بهبود رتبه الکسا به خودی خود مسئله‌ای مطلوب است. اما بحث بر سر شیوه و راه‌حل اتخاذی وب‌مسترها در مورد کاهش این رتبه است . مقالات فراوان در این حوزه منتشر شده است، از آموزش نوشتن مطالب خوب و … تا ثبت بک لینک و غیره. اما واقعیت این است که این موارد هیچ‌کدام اثر مستقیم در رتبه الکسا نداشته و فقط در حال همان بهبود کیفیت سایت شما و احتمالا در نهایت محبوب‌تر شدن شما است. بنابراین این توصیه‌ها بیشتر پیشنهادهای کلیشه‌ای از زرد نویسان اینترنت می‌باشد و آنقدرها توصیه‌های مهمی نیستند.

بهبود رتبه الکسا با تقلب
برخی اسکریپت‌ها یا نرم‌افزارهایی در دسترس است که با کمک از فهرست سرورها، خودکار اقدام به ارسال بازدید تقلبی به سایت شما می‌کنند. به این صورت الکسا ترافیک سنگینی را بر روی سایت شما مشاهده می‌کند و در نهایت شما شاهد بهبود رتبه الکسا در سایت خود خواهید بود. اما همانطور که روشن است با توقف این کار به سرعت شاهد کاهش رتبه الکسا خود خواهید بود. از معایب دیگر این شیوه لو رفتن اسکریپت‌ها می‌باشد. هر چند ما اینجا اصلا با گوگل کار نداریم، اما گوگل پیرو سیاست اسپم ستیزیش از تولید هر نوع اسپم در شبکه پیشگیری می‌کند، که به همین دلیل با وجود بهبود رتبه الکسا به کمک این اسکریپت‌ها شاهد اتفاق ناخوشایند کاهش ایندکس صفحات خود و جایگاه اونها در نتایج جستجو خواهید بود. که این اصلا مطلوب یک وب‌مستر نیست.

راه حل صحیح برای بهبود رتبه الکسا چیست؟
اگر دنبال راه‌حلی صحیح برای بهبود رتبه الکسا هستید، بهترین گزینه استفاده از سایت‌های تبادل بازدیدکننده است. منظور تبلیغات popup نمی‌باشد، هر چند این نیز یک شیوه نسبتا معقول‌تراست تا آن اسکریپت‌ها اما مطمئناً رایگان نخواهد بود. اما سایت‌های تبادل بیننده فراوانی وجود دارد که به کمک مرور خودکار یا مرور دستی، کاربرانی واقعی را به بازدید از سایت شما هدایت می‌کنند. این سایت‌ها این امکان را دارند که گاه بدون پرداخت پول و خرید امتیاز، نیز برای سایت خود بیننده جذب کنید. کافیست شما خودتان به بازدید از سایت دیگر اعضای سیستم بپردازید. به این ترتیب مثلا بابت هر سایت که شما تماشا می‌کنید، یک نفر نیز سایت شما را تماشا خواهد کرد.

این سامانه، علاوه بر اینکه موجب بهبود رتبه الکسا سایت شما خواهد شد، هزاران بازدید کننده واقعی را مقابل سایت شما قرار می‌دهد که بسیاری مواقع ممکن است هر کدام از آنها مشتری تجارت شما شود، در حالی که بازدید های ورودی از اسکریپت چنین امکانی در موردشان وجود نداشت. ضمن این که مشکلات مورد غضب گوگل واقع شدن را نیز هرگز نخواهید داشت.

نیاز هم نیست ۲۴ ساعت با این اسکریپت ها کار کنید، شما می‌توانید مثلا روزانه تنها ۱ ساعت این سیستم را فعال کنید. در عرض همین ۱ ساعت صدها بازدید از سایت شما صورت خواهد گرفت. در اینجا یکی از بزرگ‌ترین و معتبرترین سیستم ها را در این زمینه به شما معرفی می‌کنیم، سیستم Alexa Boost Up به عنوان یکی از ساده‌ترین در عین حال اثر‌گذارترین سیستم‌ها است.

مراحل عضویت و فعالیت در این سایت:

1- نخست لازم است در سایت الکسا بوست آپ عضو شوید.

2- سپس در صفحه باز شده لینک عضویت را مانند تصویر زیر انتخاب کنید:
بهبود رتبه الکسا با Alexa Boost Up

3- در مرحله بعد همانطور که مشاهده می‌شود حداقل اطلاعات از شما درخواست شده است که باید آنها را وارد نمایید:
بهبود رتبه الکسا با Alexa Boost Up

4- سپس فرم را ارسال کنید، برای شما یک ایمیل فعال‌سازی ارسال خواهد شد که با کلیک بر روی لینک آن عضویت شما در سایت تایید خواهد شد.

5- قبل از آن که به حساب کاربری خود وارد شوید، درصورتی‌که از مرورگر فایرفاکس استفاده می‌کنید، لازم است افزونه «تولبار الکسا» را بر روی فایرفاکس نصب کنید و درصورت تمایل افزونه «اسپارکی»، که در زیر می‌توانید این دو افزونه را دریافت و نصب کنید:
  • Alexa Toolbar
  • Sparky Plugin
6- پس از نصب این دو افزونه لازم است یک بار مرورگر را مجدد راه اندازی کنید تا افزونه‌ها فعال شوند. اکنون وارد حساب کاربری خود بشوید. با توجه به این که سایت Alexa Boost Up نیازمند مدیریت یک سربرگ از فایرفاکس است شما باید مجوز نمایش پاپ آپ را به این سایت بدهید.

7- در مرحله بعد جهت ثبت آدرس سایت خودتان، در فیلد مربوط آدرس را وارد کنید و ضمن زدن تیک فعال بودن آن کلید Save را بفشارید.

شروع کار با Alexa Boost Up و بهبود رتبه الکسا
اکنون – یا هر دفعه که قصد کسب امتیاز را دارید – با کلیک بر روی کلید "Launch Autosurf Booster” سیستم به طور خودکار شروع به باز کردن یک سربرگ جدید می‌کند، بعد از چند لحظه خودکار آن را بسته و سربرگ جدید دیگری باز می کند و شما می‌توانید به کارهای خود برسید.

پس از تنها یک روز شما شاهد کاهش رتبه الکسای سایت خود خواهید بود. و به مرور این جایگاه بهبود خواهد یافت. این آموزش را به دیگر وب مسترها نیز بدهید، مطمئناً پس از مدتی تعداد کاربران ایرانی حاضر در این سایت افزایش خواهد یافت که به بالا رفتن راندمان این سایت برای ما ایرانیان منجر خواهد شد.

منبع: codebox.ir

بازدید : 1354امتیاز :3

استرس داشتن


یک روانپزشک گفت: امکان دارد افراد با یک استرس به ظاهر کوچک مانند جریمه رانندگی یا اعلام تعطیلی ناگهانی تعادل خود را از دست بدهند و دچار در هم ریختگی روان یا جسم شوند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛یک روانپزشک درباره برخی تصمیمات از جمله تعطیلی‌های ناگهانی در کشور اظهار داشت: گاهی فرد که تحت استرسورهای متعدد قرار دارد و با این همه تحمل کرده است ولی امکان دارد با یک استرسور به ظاهر کوچک مانند جریمه رانندگی یا اعلام تعطیلی ناگهانی تعادل خود را از دست دهد و دچار در هم ریختگی روانی یا جسمی شود. به همین دلیل است که زندگی در محیط های پر از استرسور با افزایش تعداد و شدت بیماری‌ها مرتبط است.

عضو هیات مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران:مردم واژه‌های استرس و استرسور را معمولا معادل یکدیگر به کار می‌برند، اما این دو متفاوت هستند، استرسور عبارت است از عامل فشار روانی؛ استرس نیز حالتی است که به دنبال فشار روانی ایجاد می‌شود، استرسورها عموما دگرگونی‌های روانی--اجتماعی هستند که فرد را به چالش می‌کشند و نیاز به سازگاری دوباره را ایجاد می‌کنند و تا زمانی که این سازگاری ایجاد شود علائم روانی و جسمی در فرد پدید می‌آید که نشان می‌دهد فرد دچار مشکل است.

وی بیان داشت: این علائم به شکل اضطراب، افسردگی، پرخاشگری و شکایت‌های جسمی روانزاد است، بطوریکه دکتر هولمز - روانپزشک همراه با راهه - روانشناس تصمیم گرفتند استرسورها را به صورت کمیت قابل اندازه گیری مشخص کنند، آنان با مصاحبه با چند هزار نفر توانستند جدولی تهیه کنند که درجه نسبی استرسورها را نشان می‌داد، آنان پی بردند که که شدیدترین استرسور عبارت است از مرگ همسر؛ و آنان درجه 100 را به این موضوع اختصاص دادند.

وی گفت: استرسورهای شدید بعدی برای نمونهطلاق درجه 733 قرار گرفت. نکته جالب آنکه نه فقط رویدادهای ناخوشایند بلکه رویدادهای خوشایندی که نیاز به تغییر در جنبه‌های متعدد زندگی را پدید می‌آورد می‌تواند ایجاد فشار روانی کند برای نمونه ازدواج درجه 50 را به خود اختصاص می‌دهد، بیماری فرد 53 درجه، وام عمده مسکن درجه 32، تعطیلات پیش بینی نشده درجه 12 و جریمه شدن برای خلاف رانندگی درجه 11 را بین شدت استرسورها دارد.

او بیان داشت: استرسورها می‌تواند در کسانی که زمینه بیماری روانی یا جسمی را دارند سبب آشکار شدن بیماری شود، موضوع مهم آن است که اگر فرد در عرض مدت کوتاه در معرض استرسورهای متعدد قرار بگیرد بدون زمینه بیماری هم دچار بیماری می‌شود و بیماری او می‌تواند روانی یا روان-تنی باشد (مانند کولیت عصبی، افزایش اولیه فشار خون، بیماریهای عروق قلبی).

منبع:تسنیم

انتهای پیام/


موضوعات: مطالب پزشکی,
بازدید : 1120امتیاز :3

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به علی ناصری،شاعران جوان ایرانی،علی ناصری شاعر،اشعارعاشقانه جدید است.