اشعارجدیدسال ۹۷و۹۸ | علی ناصری،شاعران جوان ایرانی،علی ناصری شاعر،اشعارعاشقانه جدید

رسم زندگی


چقدرتنهایی کشیدم به پای یه بی لیاقت پست
هرقدمی که برداشتم آخرش رسیدم به بن بست
خدایا خودت بگو مگه من از تو سهمی ندارم
چرا دلم با این همه صداقت به خاک سیاه نشست
خدایاته زندگی من همش کوچه وپس کوچه بوده
منو از این دنیات دور کن نگو که حالا خیلی زوده
آخه هر کسی توی این دنیات یه دلخوشی داره
من دل به هرکی میدم اون حسرت تودلم میذاره
هیچی نمونده توی قلب آدمابجز دروغ و خیانت
فقط حرف از پول وخونست بی ارزش شده صداقت
خندش میگیره هرکسی اشک عشقوتوچشمات ببینه
ای دل سکوت کن چاره ای نیست رسم دنیاهمینه
چه خاطرات تلخی واسه ی این دل من رقم خورد
اون همه عشق و محبت چقدر راحت بهم خورد
کسی نشنید صدای قلبمووقتی شکست زیر دردا
امروزکه امیدی ندارم چطوربخوابم به امیدفردا

بازدید : 46686امتیاز :2

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به علی ناصری،شاعران جوان ایرانی،علی ناصری شاعر،اشعارعاشقانه جدید است.