علی ناصری | علی ناصری،شاعران جوان ایرانی،علی ناصری شاعر،اشعارعاشقانه جدید - صفحه 2

شب عروسی


شب عروسی توئه گلم می بينم که خيلی خوشحالی

منم گريه ميکنم جز گريه ازم بر نمياد کاری

نگاه ميکنم به نقل هايی که ميريزن روی سرت

مبارکت باشه چقدرقشنگه اون لباس توی تنت

تولباس عروس پوشيدی من لباس عزاميپوشم

ميرم بيرون تاکه صدای بله تونرسه به گوشم

يا بزار اصلا از اينجاميرم تامزاحمتون نباشم

اصلاباورم نميشدکه يه روزی ازتو جدا شم

ای خدابغض وجودموگرفته داره ميشکنه قلبم

کاش چشام کوربشن که نبينم ياکه برسه مرگم

ازم خواست که واسه ی هميشه دورباشم ازش

رفت بايکی ديگه انگارمن کم بودم واسش

دل کند ازم بااينکه ميدونست همه ی وجودمنه

ميدونست که هميشه اسم اون روی زبون منه

که حتي اگه يه روز پيشم نباشه ديوونه ميشم

بدون عشقش ديوونه ترين آدم تو اين زمونه ميشم



بازدید : 44615امتیاز :2

نفس های آخر


ديگه نفس های آخرمه ديگه دارم جون ميدم

خيلي وقته دل ازم بريدی اما تازه به باور رسيدم

يه روزی برميگردی اما ميبيني نفس بريدم

ميبيني توی کفن سفيد توی تابوت دراز کشيدم

اون روز تازه می فهمي که من چقدر عاشقت بودم

مي فهمي که پشيمون بودم ازاينکه پيشت نموندم

دوست دارم بادستای خودت جنازمو توی قبر بزاری

نبينم عشق من بعدازمردنم هنوز ازمن گله داری

حلالم کن عشق من هرچقدرهم به توبدی کردم

ولی بخداهنوزهم دلم ميخوادپيش توبرگردم

اماديگه نميشه عشقم دارن منوبه خاک ميسپارن

بگويادگاريتوبيارن توی قبر روی قلب من بزارن

دستات نلرزه عشقم جنازموبلندکن ازتوی تابوت

يه عمری قلب تنهای من بی توسکوت و خون بود

به خاطرتوئه عشقم که جنازه ی من توی تابوته

بشين کنارجنازه ای که عمری فقط عاشق تو بوده


بازدید : 23263امتیاز :3

قلب سوخته


اوني که من زندگيمو ريختم به پاش رفت

اوني که هميشه بودم پاي قدم هاش رفت

اوني که من غصه هاشو باجونم ميخريدم

اوني که من بخاطرش ازهمه دل بريدم

که اگه يه روزپيشم نبود عذاب ميکشيدم

خوابم نميبرد اگه يه شب چشماشونميديدم

چرا رفت از کنارمن چرامنوتنهام گذاشت

زندگيمو براش گذاشتم ديگه چي کم داشت

من که تمام عمر و جوونيم به پاش هدرشد

قلبم پاي غصه هاش سوخت و خاکسترشد

بگو جواب اين همه خوبي دل شکستن بود

تو اين لحظه هاي بي کسي وقت رفتن بود

بگوتاکي من بايدبي تو ازدرد و غم بنويسم

تاکي من بايدغصه بخورم و اشکاموبريزم

ديگه هيچ اميدي واسه ي برگشتن تونمونده

يه درد توي دلمه که منوبه آخرش رسونده


بازدید : 26199امتیاز :3

روياي پرپر


چه عشقت رویایی میشه وقتی کسی رو دوست داری

کنارت باشه و شب وروزسر روی شونه هاش بذاری

اینقدرخوشحال باشی که دلت میخوادبه آسمون پربکشی

اینقدرعزیزباشه که توسختی هاش توبجاش دردبکشی

دلت میخواد که شب و روز فقط توی چشاش نگاه کنی

دلت میخواد که باورت کنه تاهمه ی وجودتو فداش کنی

ولی همه ی حرفات براش دروغ باشه وعشقتوباورنکنه

صدای شکستن قلبت شب و روز گوشا تو کر بکنه

پابذاره روی قلبت نفس نفس جون بدی پای عشق اون

تموم شب و روزو میگذرونی با انتظار و با دل خون

همه ی آرزوهات میمیره و تموم رویاهات پرپر میشه

وجودت پرازغم و شب هات با دل خون سحرمیشه

برگشتنش توخواب و خیاله خودت هم اینو میدونی

ولی بازهم دلت میخواد تا ابدچشم به راهش بمونی

دلت نمیخوادهیچ کسی تا ابدجاشوتوی قلبت بگیره

وقتی که اسم اونو میشنوی تمام غصه هات میمیره



بازدید : 22037امتیاز :3

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به علی ناصری،شاعران جوان ایرانی،علی ناصری شاعر،اشعارعاشقانه جدید است.